شعار «مرگ بر فریدون» – اشاره‌ای مستقیم به حسن روحانی – در صحن علنی مجلس، موجی از انتقاد و حیرت برانگیخت. صحنه‌ای که حتی از نگاه برخی اصولگرایان، نشانه‌ای از سقوط شأن مجلس و غلبه هیجان بر منطق سیاست‌ورزی تلقی شد. آیا این رفتار، اعتراض سیاسی است یا نشانه‌ی ابتذال سیاست در ایران؟

یک روز شعار می‌دهند و یک روز طومار می‌نویسند؛ حالا هم شعار «مرگ» سر می‌دهند!

رویداد۲۴ نوشت: دیروز در صحن مجلس شورای اسلامی بار دیگر شاهد نمایشی از خشونت لفظی و رفتارهای شبیه به هیاهوی خیابانی بودیم؛ شعار «مرگ بر فریدون» که اشاره‌ای آشکار به حسن روحانی دارد، واکنش‌های گسترده‌ای را برانگیخت و منتقدان بسیاری داشت. حتی عبدالله گنجی، فعال سیاسی اصولگرا هم این رفتار را تقلیل شان مجلس و حنجره جمعی ملت دانست. در این شرایط، اما سوال کلیدی و مهم این است که آیا چنین حرکاتی نشان‌دهنده ابتذال سیاسی است یا بخشی از رویه‌ای معمول در مجالس سراسر جهان؟

از این دست رفتارها در مجلس شورای اسلامی کم ندیده‌ایم، یک روز شعار می‌دهند، یک روز طومار می‌نویسند و ...؛ این حرکات نمایشی ظاهراً محصول هیجانات آنی و سیاست‌ورزی هیجانی است. اتفاقی که در نگاه نخست، با هنجارهای دیپلماتیک و رویه‌های رسمی مجالس جهان مغایرت دارد.

در بسیاری از مجالس دنیا، از جمله پارلمان‌های اروپا و آمریکا، نمایندگان گاه به اظهار نظرهای تند و انتقادات لفظی علیه دولت‌ها یا دولت‌مردان دست می‌زنند، اما تکرار شعارهایی با بار خشونت و حمله مستقیم به افراد، نادر است و عمدتاً با واکنش شدید رسانه‌ها و جامعه مدنی مواجه می‌شود. برای مثال، در کنگره آمریکا، نمایندگان می‌توانند با استدلال و سخنرانی‌های تند یکدیگر را نقد کنند، اما شعارهای فیزیکی و صحنه‌آرایی‌های خشونت‌آمیز، به سرعت از سوی قوانین داخلی مجلس و رسانه‌ها محکوم می‌شوند. مشابه آن در پارلمان‌های اروپایی، واکنش‌های هیجانی شدید، معمولاً محدود به درگیری لفظی و انتقاد تند می‌شود و کمتر شاهد فریاد «مرگ بر…» در صحن علنی هستیم.

اثرگذاری چنین اقدامات نمایشی بر تصمیم‌گیری‌های کلان نیز مورد تردید است. تاریخ سیاسی جهان نشان می‌دهد که هیاهو و نمایش‌های صحنه‌ای غالباً به تقویت موقعیت سیاست‌مدار کمک نمی‌کند و بیشتر به کاهش اعتبار نهاد و نماینده منجر می‌شود. در واقع، این رفتارها، به جای تغییر جهت سیاست، می‌تواند مانع گفت‌وگو، تضعیف اعتماد عمومی و ایجاد حس بی‌اعتباری در نهاد قانونگذاری شود.

منتقدان در ایران معتقدند که تکرار چنین رفتارهایی، نشانه ابتذال سیاسی است. عبدالله گنجی، فعال سیاسی اصولگرا، نوشته است: «شعار و فریاد 'مرگ…' از حنجره جمعی مجلس، اگر پایین‌تر از رأس استکبار باشد، تقلیل شان مجلس است. حنجره‌ی جمعی که عصاره یک ملت است، نباید برای هر امر نازلی باز شود.» این دیدگاه بازتاب نگرانی‌های گسترده از بی‌اعتبار شدن فضای سیاسی و تبدیل شدن مجلس به محلی برای هیجانات لحظه‌ای است.

با این حال، برخی تحلیل‌گران معتقدند که این نوع رفتارها بخشی از فرهنگ نمایندگی در جوامع با فضای سیاسی پرتنش است و هرچند به لحاظ حقوقی و اخلاقی قابل دفاع نیست، اما نشان‌دهنده فشار افکار عمومی و هیجانات سیاسی است. در این نگاه، شعار دادن و طومار نوشتن، اگرچه رسمی نیست، اما بخشی از ابزارهای فشار و اعلان مخالفت در ساختار نمایندگی به شمار می‌رود.

در نهایت، آنچه دیروز در مجلس ایران رخ داد، بیش از آنکه یک رویه قانونی و مؤثر باشد، یادآور هشدارهای منتقدان درباره ابتذال سیاسی و خطر کاهش شأن نهادهای قانونگذاری است. تجربه مجالس دیگر کشورها نشان می‌دهد که حفظ ادب و پرهیز از خشونت لفظی، نه یک «اختیار»، بلکه ضرورتی است که می‌تواند مشروعیت مجلس و اعتماد عمومی به سیاستمداران را تضمین کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

آخرین مطالب